گل مالی سنتی ترین عزاداری امام حسین در لرستان
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۳۲۱۸۵
همزمان با دهمین روز محرم و فرارسیدن عاشورای حسینی، مردم لرستان با برگزاری سنت "گِل مالی" و نواختن ساز "چَمَرونه"، اوج غم و اندوه خود را در عزای از دست دادن حسین(ع) به نمایش می گذارند تا نشان دهند ۱۴۰۰ سال گذر زمان هم نتوانسته است اندکی از رنج و اندوه مسلمانان را در مصیبت حسین(ع) بکاهد.
"چَمَر" در زبان لری به معنای عزا و غم اندوه بزرگ از دست دادن عزیزان است و آهنگی که توسط طبل ها و سرناها نواخته می شود نیز به "چمرونه" معروف است که از دیرباز در اغلب شهرهای لرستان رسم بر این بوده که هنگام از دست دادن عزیزان هم زمان با نواختن آن، گِل ماتم به سر و سینه می زده و با همین گِل در مراسم عزاداری حضور می یافته اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبح عاشورا همه جای شهر را حزنی عظیم فرا گرفته است و نوازندگان ساز "چَمَری" با استقرار در هیات های مذهبی عزاداری و نواختن "چمرونه" مردم را به حضور در سوگ حسین(ع) فرا می خوانند، دسته های زنجیرزنی و سینه زنی از همان ساعات نخستین صبح تمامی لباس های خود را آغشته به گِل می کنند تا در غم عزای حسین و یاران باوفایش، خاکی ترین عزاداری تاریخ را به نمایش بگذارند.
مالیدن "گِل" به شانه ها در مراسم عزای لرستانی ها رسم بوده و اوج اندوه افراد را در غم از دست دادن عزیز خود نشان می داده که امروزه این رسم کماکان در میان مردم برخی روستاها و شهرهای آن از جمله خرم آباد، دلفان، پلدختر،کوهدشت و سلسله همچنان پابرجا است.
تاسوعا و عاشورا که فرامی رسد، هیچ غمی بزرگتر از غم از دست دادن سقای دشت کربلا و سرور و سالار شهیدان نیست و عزاداران لرستانی نه تنها خود را به گِل آغشته می کنند بلکه کودکان و نوجوانان خود را نیز به پای حوضچه های گِل آورده و با "گِل مالی" کردن آنها، این رسم ماندگار را سینه به سینه به آیندگان منتقل می کنند تا همچنان در میان مردم استان پابرجا و جاودانه بماند.
زنان لرستانی نیز اغلب با کشیدن نقش پنجه گِلی به یاد دست های قطع شده علمدار کربلا بر روی چادرهای خود در این سنت معنوی شرکت کرده و گاه تمامی چادرهای خود را به گِل آغشته می کنند چرا که معتقدند هیچ مصیبتی بالاتر از مصیبت از دست دادن حسین(ع) نیست.
هیات ها و خیمه های عزادارن حسینی لرستان در عصر تاسوعا با درست کردن حوضچه هایی بزرگ و فراهم آوردن خاک رس نرم به شکل گنبدی در این حوضچه ها، خود را آماده برگزاری آیین "گِل مالی" می نمایند و خانواده های عزادار نیز با خریداری گلاب های نذری و گذاشتن آنها در حوضچه ها برای مخلوط کردن با خاک رس، هیات ها را در برگزاری باشکوه آیین یاری می دهند.
همزمان با طلوع آفتاب، مردان عزادار لرستانی و جوانان و نوجوانان در کنار حوضچه ها جمع می شوند و به نوبت در گِل به عمل آمده و معطر شده با گلاب وارد می شوند و تمامی لباس های خود را به گِل آغشته می کنند، برخی نیز با ماندن در این حوضچه ها سایرین خصوصا کودکان را در گل مالی کردن لباس های خود یاری می دهند تا اجتماع بزرگترین عزاداری خاکی تاریخ شکل گیرد و نشان دهند که داغ حسین تنها داغی است که تا قیام قیامت در دل ارادتمندان به اهل بیت(ع) خاموش نمی شود.
امروزه برخی از افراد ماشین های خود را نیز گِل اندود می کنند و برخی از بانوان نیز مقداری از گِل را با خود به تبرک به خانه می برند و با کشیدن آن بر چهار گوشه خانه معتقدند حسین(ع) اهل منزل را تا عاشورای دیگر از بلایا ایمن می کند، خطاطان نیز با استفاده از گِل رس نام های علمدار دشت کربلا، سالار شهیدان و حضرت زینب(س) را بر پشت لباس های مشکی کودکان، نوجوانان، جوانان و چادرهای مشکی بانوان می نویسند و هرکسی در این روز سعی می کند با هنری که دارد نذری را ادا کند و سهمی از این ره توشه آخرت برگیرد.
اینک دسته ها و هیات های عزادار، گِل ماتم بر سر گرفته اند و با راه افتادن در خیابان ها و نوحه سرایی، سینه زنی و زنجیرزنی به عزاداری می پردازند و با همین لباس های گِل اندود نماز ظهر عاشورای خود را با سایر عزاداران حسینی در معابر و خیابان های شهر اقامه می کنند تا همچنان مصیبت عزای حسین(ع) بر دل های شیعیان تازه بماند.
۲ هزار و ۵۰۰ هیات مذهبی در عزاداری های ایام محرم و صفر میزبان مردم لرستان هستند که یکهزار و ۸۷۰ هیات از این تعداد دارای مجوز رسمی و مابقی نیز زیرمجموعه هیات های دارای مجوز می باشند
۴۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1794808منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: امام حسین ع عاشورا تاسوعا استان لرستان دست دادن حوضچه ها هیات ها ل مالی حسین ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۲۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»